Web Analytics Made Easy - Statcounter

محقق و پژوهشگر مذهبی در بابل گفت: شناخت بُعد سیاسی شخصیت حضرت زهرا(س) نجات‌بخش مشکلات جامعه کنونی است، فاطمیه آمده است تا سبک زندگی فاطمی را یاد بگیریم و فقط در سوخته را به مردم معرفی نکنیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از بابل‌نوین، سیدمحسن سادات‌خلردی محقق و پژوهشگر مذهبی و حوزه اهل‌بیت یکشنبه اول بهمن در همایش مجمع‌الذاکرین به میزبانی بابل اظهار کرد: در آستانه فرارسیدن سالروز میلاد حضرت زینب(س) هستیم و باید نکته‌ای را در اینجا اشاره کنم، حریم اهل‌بیت و خاندان‌شان هیچ‌گاه از مدافع خالی نبود و مادرمان حضرت‌زهرا(س) خود نخستین مدافع حرم است اما تنها در عصر عاشورا بود که مدافعی باقی نماند، این وظیفه ماست که در عرصه مداحی، قلم  و هر جایی هستیم بتوانیم مدافع خوبی باشیم، شاید ما بتوانیم با عناصر تبلیغی که در دست داریم بتوانیم مدافع حریم این خاندان شویم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

          
وی افزود: مداحان نیز مسئولیت بزرگی در این زمینه دارند و همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند باید آنان باید جریان‌سازی کنند، به ویژه در ایام فاطمیه که پیش‌روی ماست ،از آنجا که  این جلسه با هدف آمادگی و استقبال از ایام فاطمیه تدارک دیده شد،بنده تاکید می‌کنم که باید در  جلسات مذهبی سبک زندگی فاطمی را معرفی کنیم، ابعاد شخصیتی این بانوی بزرگوار مغفول مانده است، حیف است ما حضرت زهرا(س) را تنها یک زن سیلی خورده بین در و دیوار نشان دهیم.
          
این محقق ادامه داد: باید همه وجوه زندگی ایشان مدنظر ما باشد، شناخت بُعد سیاسی شخصیت حضرت زهرا(س) نجات‌بخش مشکلات جامعه کنونی است، فاطمیه آمده است تا سبک زندگی فاطمی را یاد بگیریم و فقط در سوخته را به مردم معرفی نکنیم. ایشان را زهرا نامیدند زیرا در روایات به صورت متعدد داریم همان گونه که آسمان‌ها موجب روشنایی آسمان می‌شوند، نور عبادت این بانوی بزرگوار نیز درخشنده بود، به همین علت نامشان شد زهرا به معنی بسیار درخشنده
             
سادات‌خلردی در بیان بعد بندگی حضرت فاطمه(س) تصریح کرد: ایشان حتی در زمان عبادت نیز توجه ویژه‌ای داشتند، امری که در سبک زندگی ما وجود ندارد،حضرت صدیقه‌کبری زمانی را در غروب جمعه اختصاص می‌دادند برای دعا و عبادت اما ما به این مسائل ذره‌ای توجه نمی‌کنیم، نکته بعدی برنامه‌ریزی در عبادت بود که این بانوی بزرگوار به آن اهمیت می‌دادند، سیره تربیتی ایشان به گونه‌ای بود که در شب قدر نمی‌گذاشتند کودکان بخوابند تا این شب را درک کنند و فیض ببرند، آن هم برای کودکان و شخصیت‌هایی که عصمت دارند، این اهمیت به نماز حتی در آخرین دقایق زندگی‌شان نیز وجود داشت.
                   
وی افزود: ما نگاه ویژه ایشان به عبادت را حتی در شب عروسی هم می‌بینیم که زمان و مکانی را فقط برای عبادت مشخص کرده بودند اما امروزه عبادت در مجالس عروسی ما گم شده است، تالارهای عروسی در جامعه شیعه محلی برای عبادت و نماز عروس، داماد و مهمانان ندارد، چقدر خوب است مبلغان مذهبی این نکته را به گوش مسئولین فرهنگی برسانند که حضرت زهرا در شب عروسی حجله عبادت داشتند، این مهم باید به مردم یادآوری شود.
           
پژوهشگر مباحث مذهبی یادآور شد: در سبک زندگی غیردینی ما از قرآن دور ماندیم و آن را تنها صوتی برای مجالس ختم می‌دانیم، کار قرآنی عمل به آیات آن است نه طلاکاری، حضرت فاطمه(س) حتی وصیتشان هم قرآنی بود و از امام علی(ع) خواستار تلاوت قرآن شده بودند، ایشان که خود عامل به قرآن بودن و تنها به تلاوت بسنده نمی‌کردند.
                 
وی ادامه داد: بعد دیگری که باید به آن توجه کنیم امر ازدواج است که تناسب و  هم‌کف بودن افراد باید در آن لحاظ شود، در روایات داریم که اگر زهرا نبود شاید علی هم همسری نداشت، این به دلیل اهمیت تناسب بین زوجین است، این بانو خواستگاران زیادی داشتند که هم ایشان و هم پیامبر جواب رد دادند اما تنها علی هم‌کف ایشان بودند،امروزه این مسئله خانواده‌های بسیاری را درگیر کرد و بسیاری از طلاق‌ها به دلیل عدم‌تناسب فکری و اعتقادی افراد به وجود می‌آید.

                       
سادات‌خلردی تاکید کرد: مسئله‌دومی که در ازدواج خانواده‌ها توجه داشته باشند جلب رضایت دختر است، در امر ازدواج حتما باید رضایت فرزندشان را لحاظ کنند، فاطمه‌زهرا(س) مطیع امر پیامبر بودند و حرف روی حرف ایشان نمی‌زدند اما در امر ازدواج پیامبر رضایت شخص ایشان را می‌خواستند، در مکتب اسلام این مسئله به شدت مطرح است، زیرا عدم رضایت دختر بعدها در ازدواج پیامدهای منفی بسیاری خواهد داشت.
                
وی با تاکید بر مهریه سبک در امر ازدواج افزود: نکته مهم دیگر در سبک زندگی فاطمی مهریه سبک است، مهریه حضرت‌زهرا(س) در واقع یک مهریه معنوی بود، تفکر ایشان را توجه کنید که در زمان تعیین مهریه به پدر گفتند دختران عرب مهریه‌شان درهم و دینار است، منی که فرزند پیامبر هستم نیز درهم و دینار مهر کنم، ببینید این تفکر چقدر والاست، در آنجا بودکه جبراییل از جانب خدا پیام آورد که همه آسمان و زمین برای فاطمه است هرچه ایشان خواستند مهرشان شود و این بانو شفاعت امت پیامبر در قیامت را به عنوان مهریه خود برگزیدند.

           

این پژوهشگر در پایان گفت: فاطمیه آمده است تا گفتمان فاطمی را ایجاد کنیم و فاطمه‌ای را به مردم معرفی کنیم که بتوانند از آن الگو بگیرند، همه مصائب و رنج‌های این بانو سر جای خود و بر بیان آن تاکید داریم اما ابعاد شخصیتی والای ایشان باید برای مردم تبیین شود تا به درستی بتوانند فاطمه‌زهرا(س) را بشناسند.

 

انتهای پیام/

 

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۷۲۶۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تبادل مرگ و زندگی در جریان اهدای عضو

همشهری آنلاین_ فتانه احدی: کارش جست‌وجوی تولد در میان مرگ‌های تلخ است. همه تلاشش این است که مرگ یک بیمار مرگ مغزی، بی‌نتیجه نماند و اعضای بدن او بتوانند جان بیماران نیازمند را نجات دهند. این کار هر چند شیرین اما سخت و نفس‌گیر است. خصوصا اینکه آن‌سوی ماجرا، خانواده‌ای است که عزیزی را از دست داده و داغ بزرگی را تحمل می‌کند. در میان همین اشک‌هاست که یک زندگی تازه، فرصت دوباره نفس کشیدن و لبخند به زندگی متولد می‌شوند و با اهدای عضو یک بیمار مرگ مغزی، فردی از مرگ نجات می‌یابد. اتفاقی که افرادی نظیر دکتر محسن همتی آن را هدایت می‌کنند.

دکتر محسن همتی

محسن همتی، کوردیناتور ارشد یا همان هماهنگ‌کننده تیم پیوند اعضا است که طی ۱۵ سال اخیر در میان مرگ‌های تلخ به دنبال تولدهای دوباره است. وظیفه اصلی و سخت‌ترین قسمت کارش، گرفتن رضایت از خانواده‌ای است که عزیزش دچار مرگ مغزی شده تا برگه‌ای را که اجازه می‌دهد اعضای بدن او به بیماران نیازمند اهدا شود را امضا کند. او در گفت‌وگو با همشهری از جزئیات کارش و خاطرات تلخ و شیرینی که با آنها روبه‌رو شده می‌گوید.

تا حالا چند بار موفق شده‌اید که برای اهدای عضو یک بیمار مرگ مغزی رضایت بگیرید؟

تعداد زیادی بوده. معمولا ماهی۱۰ مرگ مغزی داریم که از این تعداد به طور میانگین موفق می‌شویم از خانواده ۴، ۵ نفرشان رضایت بگیریم.

خود شما شخصا موفق به گرفتن رضایت از چند نفر شده‌اید؟

حداقل ۲۰۰ نفر.

تلاش‌های شما با شکست هم مواجه شده؟

بله. چرا که فرهنگ‌ها و دیدگاه‌ها بسیار متفاوت است. بسیاری به اهدای عضو اعتقاد ندارند و اغلب می‌گویند ما دوست نداریم به مرده ما دست بزنید. حال آنکه در سوی دیگر تعداد زیادی بیمار در لیست انتظار هستند، اما خانواده بیمار مرگ مغزی رضایت نمی‌دهد. در نتیجه هم مرگ مغزی و هم فرد در لیست انتظار از دنیا می‌رود.

بیشترین افرادی که اهدای عضو انجام داده‌اند از کدام شهر بوده‌اند؟

نمی‌شود تقسیم بندی کرد اما در تهران این اتفاق راحت‌تر از شهرستان‌ها صورت می‌گیرد. در برخی از شهرستان‌ها سخت‌تر است و همچنان نیاز به فرهنگسازی دارد. در برخی استان‌ها که دارای خرده فرهنگ‌ها هستند، اهدای عضو هنوز جا نیفتاده است. با این وجود در همان‌ها هم نسبت به گذشته شرایط خیلی بهتر شده و میزان اهدای عضو در حال افزایش است.

بیشترین عضو که مورد نیاز بیماران نیازمند است، چیست؟

قلب، کلیه و کبد.

هنگامی که برای گرفتن رضایت می‌روید، داستان زندگی بیمار مرگ مغزی شما را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد؟

ما چند تا مورد داشتیم که رضایت‌گیری برای ما نیز به شدت، دردناک بود. یکی جوان ۲۰ ساله‌ای بود که در ایستگاه مترو دچار حادثه شده بود. او روز حادثه می‌خواست به محل کارش برود که ناگهان فردی خود را جلوی ریل قطار می‌اندازد، اما با نزدیک شدن قطار می‌ترسد و پشیمان می‌شود، این جوان برای نجات او به روی ریل می‌پرد، او را نجات می‌دهد اما در لحظات آخر که در حال نجات دادن جان خود بوده، سرش با قطار برخورد می‌کند و دچار مرگ مغزی می‌شود. رضایت گرفتن از مادر این جوان ۲۰ ساله بسیار برایم سخت بود.

مورد دوم نیز، خانواده ای برای تفریح به یکی از بوستان‌ها شهر می‌روند و یک بچه کوچک داشتند که در چاله ای می‌افتد. فردی که از آنجا رد می‌شد، کودک را نجات داد. چند روز بعد خانواده کودک نجات یافته برای تشکر از فرد ناجی، مهمانی‌ای برپا می‌کند. در پایان شب وقتی فرد ناجی قصد خروج از مهمانی را داشت متوجه می‌شود که کیف پولش را جا گذاشته است. همان کودکی که وی نجاتش داده بود، کیف پول را بر می‌دارد، از خانه بیرون می‌دود تا آن را به فرد ناجی برساند اما درست مقابل در حیاط، فرد ناجی بی‌آنکه متوجه کودک شود، با ماشین دنده‌عقب می‌گیرد و کودک را زیر گرفته و باعث مرگ مغزی شدن او می‌شود. واقعا رضایت گرفتن از خانواده کودک برای اهدای اعضای بدنش کار سختی بود.

اعضای بدن این دو نفر، چند نفر را نجات دادند؟

هر کدام ۴ نفر را نجات دادند.

کدام عضوشان اهدا شد؟

قلب کلیه و کبدشان.

آیا پیش آمده است که ا عضای بیمار مرگ مغزی به درد اهدا نخورد؟

بله، خیلی وقت‌ها. چون خانواده دیر رضایت می‌دهد، دیگر قلب و کلیه قابل استفاده نیست و فقط کبد را می‌توان استفاده کرد. هر چه بیمار بیشتر در بیمارستان بماند،ارگان کمتری اهدا می‌شود.

پس زمان در این عمل خیلی اهمیت دارد؟

بله بسیار حائز اهمیت است. ارگان‌ها باید در همان دقایق اولیه اهدا شود.

بهترین زمان برای اهدای عضو چقدر است؟

زمانی طلایی ۲۴ ساعت اولیه بهترین زمان اهدای عضو است.

چگونه عضو را برای اهدا انتخاب می‌کنید؟ آیا وجود بیماری می‌تواند از اهدا جلوگیری کند؟

بله. برای اهدای عضو حتما آزمایش‌های تخصصی و سونو گرافی انجام می‌شود.

آزمایشات چقدر طول می کشد تا شما برای اهدای عضور دست به کار شوید؟

معمولا ۱۲ تا ۲۴ ساعت. اگر قابلیت اهدا داشته باشد انجام می‌دهیم.

میانگین سنی بیماران مرگ مغزی چقدر است؟

در گذشته سن‌ها بیشتر بود اما الان کمتر شده است. معمولا ۳۰ تا ۴۰ سال است.

بیمار مرگ مغزی از چه نظر باید با اهدا شونده مطابق باشد؟

از لحاظ سن، قد، وزن، گروه خون و برخی از آیتم‌ها باید به هم نزدیک باشند.

آیا در سالهای اخیر اهدای عضو افزایش پیدا کردو شما می‌توانید راحت‌تر این کار را انجام دهید؟

وزارت بهداشت در سالهای اخیر کلاس‌های آموزشی در این راستا برگزار کرده است که این مسئله باعث رشد اهدای عضو شده است. در شهرستان‌ها نیز فرهنگسازی شده و برای همکاران ما نیز کلاس‌های آموزشی رضایت گیری و اهدای عضو برگزار شده که این امر باعث افزایش کیس‌های اهدایی شده است.

اگر در رسانه‌ها و صدا و سیما یه این موضوع پرداخته شود که در هر دقیقه چند نفر بر اثر نبود عضو فوت می‌کنند و چند نفر همزمان مرگ مغزی ‌می‌شوند اما چون خانواده رضایت نداده، از دنیا می‌روند، به نظرم حتما دیدگاه مردم تغییر خواهد کرد.

حتی از لحاظ اقتصادی نیز نگهداری از بیمارانی که نیاز به اهدای عضو دارند بسیار گران تمام می‌شود. هزینه دارو و دیالیز خیلی بالاست که اهدای عضو می‌تواند کمک کند و به درد و رنج بیماران پایان دهد.

آیا موردی بوده که برای اهدای عضو پولی درخواست شود؟

اگر چنین موردی پیش بیاید، حتما ما ادای عضو را کنسل می‌کنیم. چون کار ما رایگان است. بین کسی که عضو می‌دهد و کسی که عضو می گیرد، پولی رد و بدل نمی‌شود.

آیا شما از سرنوشت بیماران پس از اهدای عضو اطلاع دارید؟

بله! بعد از عمل حالشان را جویا می‌شویم. تا جایی که امکان داشته باشد، مشکلاتشان را حل و رسیگی می‌کنیم.

آیا تاکنون عضوی پس زده شده است که دوباره روند اهدای عضو را برایش از سر بگیرید؟

بله! در مورد چنین بیمارانی تا جایی که بتوانیم آنها را دوباره بستری می‌کنیم و روند را از سر می‌گیریم.

چند درصد این اتفاق می‌افتد؟

در حدود ۱۰ درصد پیش می‌آید.

شما جمله ابتدایی شما برای مواجه با خانواده مرگ مغزی برای اهدای عضو چیست؟

سعی می‌کنیم بات توجه به شرایط آنها را راضی کنیم. به آنها از تجلی روح عزیزشان صحبت می‌کنیم. می‌گوییم که گل آنها در بستری دیگر به زندگی و حیات خود ادامه می‌دهد. نیمی از وجودش در بدنی دیگر زنده است و روحش شاد خواهد شد.

چرا خانواده ها نباید همدیگر را بشناسند؟

چون که به گیرنده عضو استرس وارد می‌شود. گاهی نیز امکان دارد که فرد دریافت کننده، بعد از مدتی فوت کند که باعث می‌شود خانواده اهدا کننده باز هم عزادار شوند.
شما برای کار به شهرستان هم رفته‌اید؟
بله برای انتقال به شهرستان‌ها نیز می‌روم.
مثلا همدان، گرگان، سمنان، زنجان، شاهرود و اردبیل. به اکثر شهرهای ایران رفته‌ام.

رضایت گرفتن برای کودک چگونه است؟

رضایت گیری برای کودک خیلی سخت است. ما خودمان هم بیچه داریم، بارها خودم گریه کرده‌ام.

شکست در کار شما چه معنایی دارد؟

شکست هم جزیی از کار ماست. خانواده‌هایی که خیلی سرسخت هستند و ما به سختی از آنها رضایت می‌گیریم، کار را سخت می‌کنند، گاهی ندادن رضایت ما را با شکست روبه‌رو می‌کند، اما برخی از افرادی که به سختی رضایت داده‌اند، بعد از مدتی از ما بابت آرامشی که از این کارگرفته‌اند، تشکر می‌کردند. این خیلی برای ما لذت بخش است.

از سویی نیز خیلی‌ها رضایت نمی‌دهند، بعد از اینکه مریضشان فوت می‌شود، می‎گویند چرا به ما اصرار نکردید.

پی این کار باعث آرامش خانواده نیز خواهد شد؟
به خیلی! چون وقتی که اعضای متوفی خود را اهدا می‌کنند، خدا به آنها آرامش می‌دهد.

برای مثال، خانومی اعضای مادرش را اهدا کرد. بعد از مدتی به ما مراجعه کرد و گفت که خواب مادرش را دیده و او در خواب به او گفته که حالش خیلی خوب است و فردی برایش دعا می‌کند و خیرات می‌دهد.

آیا پرونده‌ای داشته‌اید که بیمار مرگ مغزی، پدر و مادر نداشته و باید از اقدام اجازه می‌گرفتید؟

بله موردی داشتیم که پدر و مادر نداشتند و اقوام هم به بیمارستان مراجعه نکردند و بیمار فوت و در بهشت زهرا دفن شد.
همچنین موردی بود که هیچ کسی سراغ بیمار مرگ مغزی نیامد و پدر و مادر نیز نداشت، با دستور قاضی کشیک اعضای بیمار اهدا شد.

آیا پرونده‌ای داشته‌اید که خانواده از رضایت ندادن پشیمان شده‌اند؟

بله! یک کودک مرگ مغزی داشتیم که هر چه اصرار کردیم خانواده رضایت نداد، روند رضایتگیری ۲ روز طول کشید که در دقیقه ۹۰ خانواده پشیمان شد اما کودک فوت کرد.

کد خبر 849481 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها مرگ مغزی اهدای عضو حوادث ایران

دیگر خبرها

  • نقش انتخابات در بهبود رشد فرهنگ و زندگی اجتماعی جامعه
  • ۱۰ سریال جنگی دیدنی در مورد جنگ جهانی اول؛ از Women at War تا Parade’s End
  • حضور ۵ هزار نفری کرمانشاهیان در مراسم سالگرد ارتحال امام(ره)
  • معلمان معمار اصلی شخصیت افراد در جامعه هستند
  • کاهش مشکلات جامعه با تحول در نظام آموزشی امکان‌پذیر است
  • معرفی شخصیت حجت‌الاسلام مطلبی مصداق امر به معروف است
  • ساخت ١۵٠ هزار واحد مسکونی از ماه آینده آغاز می‌شود
  • راه حل رفع مشکلات حضور آگاهانه در انتخابات است‌
  • تبادل مرگ و زندگی در جریان اهدای عضو
  • معلم، عنصری تاثیرگذار در تربیت دینی و اخلاقی دانش آموزان است